درس مزخرف عربی

قواعد عربی دوازدهم - حال(قید حالت)

چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۲:۰۸ ب.ظ

قواعد عربی دوازدهم - حال(قید حالت)

قواعد

حال (قید حالت)

"حال" در عربی همان قید حالت در فارسی است, "حال" در مورد یک شخص یا یک چیز توضیح می‌دهد در زمانی که یک فعل در حال اتفاق افتادن است.

مثال:

رآیــتُ الــولـد مَـســروراً >> پسر را خوشحال دیدم.

جاءَ التَّــلامـیــذُ ضــاحـکـیــنَ >> دانش آموزان خندان آمدند.

 

ویژگی‌های حال:

  • همیشه نکره است.(یعنی هیچ وقت ال نمی‌گیرد)

  • همیشه منصوب است.

  • از نظر جنس و تعداد با کلمه‌ای که درباره آن توصیح می‌دهد (ذوالحال) یکسان است.

  • هیج وقت اول جمله نمی‌آید.
     
  • از اجزا اصلی جمله نیست و می‌توان آن را حذف کرد بدون اینکه تغییر چندانی در جمله اتفاق بیفتد.

انواع حال:

  1. حال مفرد (که توضیحش را بالا دادیم)

  2. جمله حالیه

    1. حمله اسمیه
      • این نوع از حال همراه یک حرف "و" (که به آن "واو" حالیه می‌گویند) می‌آید و با آن شروع می‌شود:
        مثال:
        رأیتُ الفلاحَ
        و هو یجمعُ المحصولَ >> کشاورز را دیدم در حالی که محصول را جمع می‌کرد.
        و هو یجمعُ المحصولَ >> جمله حالیه
         
    2. جمله فعلیه
      • این نوع حال یک جمله فعلیه است که:
        • بعد از یک جمله کامل می‌آید
        • در مورد یک اسم معرفه که قبل از آن آمده توضیح می‌دهد
        • می‌توان آن را حذف کرد بدون آنکه عبارت کلی ناقص شود.
          مثال:
          رأیت المعلمَ فی المدرسةِ
          یتکلَّمُ مع المدیر >> معلم را در مدرسه دیدم درحالی که با مدیر صحبت می‌کرد.
          یتکلَّمُ >> جمله حالیه

نکات تکمیلی مبحث حال:

  1. "ذوالحال" (همان کلمه‌ای که حال در مورد آن توضیح می‌دهد) غالبا معرفه است.

  2. "حال" غالبا مشتق است. (حال جامد بالاتر از سطح کتاب درسی دبیرستان است) 

  3. "حال مفرد" را نباید با "صفت" اشتباه گرفت، ضمن اینکه حال و صفت تفاوت‌هایی در اعراب دارند، ولی ممکن است گاهی شبیه به هم ظاهر شوند؛
    مثال:
    (1) ذَهَــبَــت بــنــتٌ فَــرِحــةٌ
    بدون نیاز به ترجمه کردن با توحه به نکاتی که در مورد حال یاد گرفتیم، می‌توانیم بگوییم که "فَرِحَةٌ" اینجا حال نیست زیرا حال همیشه منصوب است.

    (2) رأیــتُ والِــداً مُبــتَــسِــمــاً
    در اینجا نیز بدون نیاز به ترجمه می‌دانیم که اگر دو اسم از نظر جنسیت، تعداد و معرفه و نکره بودن با هم یکسان باشند موصوف و صفت هستند
    ضمنا با توجه به نکته 1 می‌دانیم که "والداً" نکره است پس ذوالحال نیست در نتیجه "متِبَسِّماٌ" حال محسوب نمی‌شود.

    (3) بَــعَــث الله النّــبــیَّ مُــبَــشِّــراً
    باز هم بدون نیاز به ترجمه، می‌بینیم که "مُــبَــشِّــراً" اسمی منصوب و نکره است که در مورد "النّــبــیَّ" که اسمی معرفه است توضیح می‌دهد ضمنا "مُــبَــشِّــراً" از نظر تعداد و جنسیت با "النّــبــیَّ" مطابقت دارد بنابراین:
    "مُــبَــشِّــراً" >> حال
    "النّــبــیَّ"  >> ذوالحال

     
  4. حال و خبر افعال ناقصه (کــانَ - صــارَ - لـیــسَ - أصـبَــح و ...) نیز گاهی ممکن است اشتباه گرفته شوند؛
    مثال:
    (1) کــانَ الــلــه رَحـیــمــاً

    "رَحـیــمــاً" یک اسم منصوب نکره مشتق است که وسط جمله آمده پس ممکن است با حال اشتباه شود، ولی ما می‌دانیم که بر خلاف "حال"، خبر افعال ناقصه قابل حذف شدن نیستند و اگر حذف شوند جمله ناقص می‌شود؛
    در اینجا نیز با حذف "رَحـیــمــاً" جمله ناقص می‌شود و چون یک فعل ناقصه قبل از آن آمده بنابراین می‌توانیم حدس بزنیم که "رَحـیــمــاً" خبر "کــانُ" است.

     
  5. برای جمع غیر انسان حال به صورت مفرد می‌آید.
     
  6. گاهی ممکن است بیش از یک "حال" برای ذوالحال بیاید؛
    مثال:
    رَجَــعَ مُــوسَی إِلَــىٰ قَـوْمِــهِ غَـضْـبَــانَ أَسِـفًـا

    غَـضْـبَــانَ >> حال اول
    أَسِـفًـا  >> حال دوم

     
  7. برای ضمیر "أنا" (متکلم وحده / اول شخص مفرد) می‌توانیم حال را به دو شکل مونث و مذکر بیاوریم.
    مثال:
    أرجــعُ الـی بَـیـتی مَـسروراٌ

    أرجــعُ الـی بَـیـتی مَـسرورةً

    [ در جملات بالا ذوالحال ضمیر مستتر أنا است]
     
  8. برای ضمیر "نحنُ" (متکلم مع الغیر / اول شخص جمع) می‌توانیم حال را به 4 شکل بیاوریم؛
    مثال:
    نَــرجِــعُ الی بَــیـتِـنـا مَـسـرورَینِ
    (مثنی مذکر)

    نَــرجِــعُ الی بَــیـتِـنـا مَـسـرورَتَـیـنِ (مثنی مونث)

    نَــرجِــعُ الی بَــیـتِـنـا مَـسـروریـنَ (جمع مذکر)

    نَــرجِــعُ الی بَــیـتِـنـا مَـسـروراتٍ (جمع مونث)

    [ در جملات بالا ذوالحال ضمیر مستتر نحن است]
     
  9. جمله‌ی حالیه را گاهی ممکن است با جمله وصفیه اشتباه بگیریم، تفاوت آنها در این است که:
     
    • جمله وصفیه در ترجمه با "که" شروع می‌شود.
       
    • مثال:
      أعــوذُ بـِکَ مـِن نَــفــسٍ لا تُــشـبَــعُ:

      "لا تُــشـبَــعُ" بعد از اسم نکره آمده >> جمله وصفیه

      ترجمه:
      پناه می‌برم به تو از نفسی که سیر نمی‌شود.
    • جمله‌ی حالیه در مورد یک اسم معرفه توضیح می‌دهد. 
    • جمله‌ی حالیه در ترجمه با "در حالی که" شروع می‌شود.
      مثال:
      خَــرَج عَــلیٌّ من المدرسة یَــتَــفَــکَّـرُ فـی درسِــه:

      "یَــتَــفَــکَّـرُ" در مورد "علی" توضیح می‌دهد >> جمله حالیه
      [توجه کنید که هرچند اسم "علی" که ذوالحال است تنوین گرفته ولی میدانیم اسم اشخاص معرفه به علم محسوب می‌شوند]
      ترجمه:
      علی از مدرسه خارج شد در حالی که به درسش فکر می‌کرد.

 

شماره تماس من در تلگرام و واتساپ:

 واتساپ تلگرام +98-910-930-10-19

  • حسین خلیلی

نظرات  (۵)

ایول.. عالی بود.. مختصر و مفید 

عالی بود یاشا

عالی بود 

Pretty section of content. I just stumbled upon your site and in accession capital
to assert that I acquire actually enjoyed account your blog posts.
Any way I will be subscribing to your feeds and even I achievement
you access consistently fast.

عالیه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی